مذهبی
چند خط روضه
⚫️امروز میخواهم دلها را روانه كنم قبرستان بقیع برای غریبی امام حسن مجتبی «علیهالسلام» اشك بریزیم، آن آقایی كه مظلوم بود، مظلوم زیست، مظلوم تشییع شد، و امروز هم قبرش مظلوم است.
⚫️در زندگی امام حسن مظلومیت موج میزند، كسی كه زنش به او خیانت كند،از این مظلومیت بالاتر؟! كسی كه یاران خودش به او خیانت كنند، یك یك فرماندهان و یاران پشت امام را خالی كردند.
⚫️بعد از آن كه حضرت از كوفه به مدینه آمد، بعضیها كه رد میشدند به آقا سلام نمیكردند، بعضیها جواب سلامش را نمیدادند، بعضی ها به او میگفتند: یا مُذِلَّ المُؤمِنین. ????از شام میآمدند رو در روی امام میایستادند، به اوفحش میدادند و ناسزا میگفتند، درمجلسی كه نشسته بود خطیب، منبر میرفت به پدرش امیرالمؤمنین جسارت میكرد. ????گاهی امام اشك میریخت و از مجلس بلند میشد، و گاهی مقابله میكرد. قدرت در دست معاویه افتاده بود، و امام در این شرایط سخت مظلوم بود. امروز هم قبرش در قبرستان بقیع بدون هیچ شمع و چراغی است.
????لذا پیغمبر فرمود: هر چشمی كه برای حسنم بگرید، قیامت گریان نخواهد بود. [۱] از زهرای مرضیه هم نقل شده كه به بعضی از ذاكران اهلبیت فرموده است: چرا از حسنم یاد نمیكنید؟ برای امام حسن، اباعبدالله گریه كرده است، امام حسین خودش برای امام حسن روضه خواند و اشك ریخت،
????وقتی كنار بدنش نشست و لختههای خون برادر را در طشت دید، شروع كرد به اشك ریختن و گریه نمودن. امام حسن چشمانش را باز كرد، گفت: برادرم تو گریه نكن، حسین جان تو برای من اشك نریز، گریه كنان عالم باید برای تو اشك بریزند و گریه كنند. [۲]
⚫️وقتی بدن مقدسش را كنار قبر پیامبر آوردند، جلوی اباالفضل العباس و امام حسین بدن را تیر باران كردند. [۳] عكس العمل هم نمیشود نشان داد، خودش سفارش كرده بود. [۴]
⚫️امام حسین «علیهالسلام» فرمود: كسی شمشیر نكشد، بدن برادرم را به قبرستان بقیع ببرید، بدن را به قبرستان آوردند،شروع كرد روضه خواندن: فَلَیْسَ حَریباً مَنْ اُصیبَ بمالِه و َلكِنَّ مَنْ واری اَخاهُ حَریبٌ، غارت زده آن نیست كه مالش را میبرند، غارت زده منم كه با دست خود، برادرم را داخل قبر گذاشتم.
⚫️آه، آه، یك یك چوبههای تیر را از بدن امام حسن «علیهالسلام» بیرون كشید. داداشم، دیگر چگونه در بین مردم ظاهر شوم، داداشم، دیگر چگونه خود را بیارایم.
????منـابــع:
۱- در عزای مظلومان، انتشارات شفق، ص ۵۵-۵۶
۲- بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۱۸؛المناقب، ج ۴،ص ۸۶، منتهی الامال، ص ۳۴۲؛ اللهوف، ص ۲۵
۳و۴- سوگنامه آل محمد، ص ۶۰-۶۳