سرباز یوسف زهرا (س)

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

مهدوی

18 آبان 1395 توسط عصمت حاجي عليخاني

مـركز حكومـت حضـــــ????ـــرت ولى عصر(عج):

????كوفه، پس از ظهور حضرت مهدى (عليه السلام) موقعيّـت ويـژه اى مـى يابد، ????

چون طبـق روايـات رسيــده از امامان معـصوم (عليـهم السـلام)،???????? آن جا مركز حكـومـت عادلانـه و جهـــــــانى اسـلام و پايتــخــت دولــت او خواهــد شــد.

????????اميرمومنان (عليه السلام) ضمـن بيانى پيرامـون ظهــور حضــ????ـــرت مهدى(عليه السلام)فرمود: ???? “…سپس به كوفه روى مى آورد كه قـرارگاه و مــنزل اوســت.” ????مفضّل به امـام صــادق (عليه السلام) گفـت، ســرورم! آيا همه مؤمنان راستــين در عصــر ظهـــور قائــــ☀️ــم (عليه السلام) در كوفه خواهند زيست؟ ???????? حضرت فرمود:???? ” آرى!… ????همـه در كوفـه يا پيــرامون آن خواهــند بود و كوفــه ارزشـى خواهــد يافـت كه هر مــتر از زميـــن آن، از مـرز ????????دو هــزار درهــم خواهــد گذشــت. و ????مـردم با ايمان هنگامى كه قائـــ☀️ـــم (عليه السلام) وارد شهر كوفه شــد و آن جا مركــز حكومــت عادلانه ى جهــــ????ـــانى او گرديد، دوسـت مى دارند در آن جا باشــند و همــواره دل هاى ايمــان آورندگان در آن جا است.” ????????امـام مجـتـبـى (عليه السلام) در اين مـورد فرمود:???? ” جاى يك قدم زميــن در كوفـه، براى من دوست داشتنــى تر از خانه اى در مديــنه اســت.” ????????امام صادق (عليه السلام) فرمود: ???? “هنگامى كه قائـــــ☀️ـــم (عليه السلام) قيـام كند، كوفـه را پايــگاه ⚖عدالــت خود قرار مى دهد و آن جا چنان گسترش مى يابد كه خانه هاى كوفه به شهر كربلا مى رسد. ???????? و نيز فرمود: ???? “پايتخت آن حضرت، كوفه خواهد بود و مركز قضاوت ⚖او مسجد جامع كوفه، و مركز اصلى بيت المال????، مسجد سهله???? در نزديكى کوفـه.”

 

???? الفبای مهدویت؛ مجتبی تونه ای

 نظر دهید »

مهدوی

18 آبان 1395 توسط عصمت حاجي عليخاني

مرحوم فشندی تهرانی می گويد:

در مسجد جمکران اعمال را به جا آورده، به همراه همسرم بر می گشتم. در راه، آقایی نورانی را دیدم که داخل صحن شده، قصد دارند به طرف مسجد بروند. با خود گفتم: این سید در این هوای گرم تابستان تازه از راه رسیده و [حتماً]تشنه است. به طرف سید رفتم و ظرف آبی را به ایشان تعارف کردم. [سید ظرف آب را گرفت و نوشید ] و ظرف آن را برگرداند در این حال عرضه داشتم: آقا شما دعا کنید و فرج امام زمان را از خدا بخواهید تا امر فرج ایشان نزدیک شود! آقا فرمودند :«شیعیان ما به اندازه آب خوردنی، ما را نمی خواهند. اگر بخواهند ،دعا می کنند و فرج ما می رسد»???????????? این سخن را فرمود و تا نگاه کردم کسی را ندیدم. فهمیدم که وجود اقدس امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) را زیارت کرده ام و حضرتش،امر به دعا کرده است.

????[شیفتگان حضرت مهدی(عجل الله تعالي فرجه الشريف) جلد 1 ، صفحه 155 ]

 نظر دهید »

بهداشتی

18 آبان 1395 توسط عصمت حاجي عليخاني

⁉️آنچه که درباره واکسن ها نمی دانید

⁉️ خانم دکتر ریاضی متخصص بیماری های عفونی:

من به عنوان یک پزشک متخصص عفونی می‌گویم حتی در بحث واکسن هم انسان‌هایی که به صورت نرمال سرخک و آبله گرفته‌اند در مقایسه با کسانی که واکسن این بیماری‌ها را تزریق کرده‌اند به مراتب سالم‌تر و در برابر بیماری مصون‌ترند، زیرا شخصی که واکسن سرخک را زده باشد اگر 20 سال بعد در محیطی قرار بگیرد که گونه وحشی ویروس سرخک وجود داشته باشد این فرد مصون از این ویروس نیست درحالی که بدن شخصی که به‌صورت نرمال سرخک گرفته کاملا مصون از هر نوع ویروس سرخک است. ما داریم به عینه می‌بینیم که مدتی است میزان بیماری‌های نوظهور افزایش زیادی یافته است. قطعا آنچه سلامت انسان را تامین می‌کند در درجه اول آب و غذاست.

 نظر دهید »

مذهبی

18 آبان 1395 توسط عصمت حاجي عليخاني

چند خط روضه

⚫️امروز می‌خواهم دلها را روانه كنم قبرستان بقیع برای غریبی امام حسن مجتبی «علیه‌السلام» اشك بریزیم، آن آقایی كه مظلوم بود، مظلوم زیست، مظلوم تشییع شد، و امروز هم قبرش مظلوم است.

⚫️در زندگی امام حسن مظلومیت موج میزند، كسی كه زنش به او خیانت كند،از این مظلومیت بالاتر؟! كسی كه یاران خودش به او خیانت كنند، یك یك فرماندهان و یاران پشت امام را خالی كردند.

⚫️بعد از آن كه حضرت از كوفه به مدینه آمد، بعضی‌ها كه رد می‌شدند به آقا سلام نمی‌كردند، بعضی‌ها جواب سلامش را نمی‌دادند، بعضی ها به او می‌گفتند: یا مُذِلَّ المُؤمِنین. ????از شام می‌آمدند رو در روی امام می‌ایستادند، به اوفحش می‌دادند و ناسزا می‌گفتند، درمجلسی كه نشسته بود خطیب، منبر می‌رفت به پدرش امیرالمؤمنین جسارت می‌كرد. ????گاهی امام اشك می‌ریخت و از مجلس بلند می‌شد، و گاهی مقابله می‌كرد. قدرت در دست معاویه افتاده بود، و امام در این شرایط سخت مظلوم بود. امروز هم قبرش در قبرستان بقیع بدون هیچ شمع و چراغی است.

????لذا پیغمبر فرمود: هر چشمی كه برای حسنم بگرید، قیامت گریان نخواهد بود. [۱] از زهرای مرضیه هم نقل شده كه به بعضی از ذاكران اهلبیت فرموده است: چرا از حسنم یاد نمی‌كنید؟ برای امام حسن، اباعبدالله گریه كرده است، امام حسین خودش برای امام حسن روضه خواند و اشك ریخت،

????وقتی كنار بدنش نشست و لخته‌های خون برادر را در طشت دید، شروع كرد به اشك ریختن و گریه نمودن. امام حسن چشمانش را باز كرد، گفت: برادرم تو گریه نكن، حسین جان تو برای من اشك نریز، گریه كنان عالم باید برای تو اشك بریزند و گریه كنند. [۲]

⚫️وقتی بدن مقدسش را كنار قبر پیامبر آوردند، جلوی اباالفضل العباس و امام حسین بدن را تیر باران كردند. [۳] عكس العمل هم نمی‌شود نشان داد، خودش سفارش كرده بود. [۴]

⚫️امام حسین «علیه‌السلام» فرمود: كسی شمشیر نكشد، بدن برادرم را به قبرستان بقیع ببرید، بدن را به قبرستان آوردند،شروع كرد روضه خواندن: فَلَیْسَ حَریباً مَنْ اُصیبَ بمالِه و َلكِنَّ مَنْ واری اَخاهُ حَریبٌ، غارت زده آن نیست كه مالش را می‌برند، غارت زده منم كه با دست خود، برادرم را داخل قبر گذاشتم.

⚫️آه، آه، یك یك چوبه‌های تیر را از بدن امام حسن «علیه‌السلام» بیرون كشید. داداشم، دیگر چگونه در بین مردم ظاهر شوم، داداشم، دیگر چگونه خود را بیارایم.

????منـابــع:

۱- در عزای مظلومان، انتشارات شفق، ص ۵۵-۵۶

۲- بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۱۸؛المناقب، ج ۴،ص ۸۶، منتهی الامال، ص ۳۴۲؛ اللهوف، ص ۲۵

۳و۴- سوگنامه آل محمد، ص ۶۰-۶۳

 نظر دهید »

مذهبی

17 آبان 1395 توسط عصمت حاجي عليخاني

#صلح_امام_حسن

⚫️صلَّی الله عَلیَک یا مُعِزَّ المُومنین

????ابی سعید می گوید به امام حسن مجتبی علیه السلام عرض کردم: ای پسر پیامبر! چرا با معاویه صلح کردی در حالی که می دانستی که تو بر حقی نه او، و معاویه گمراه سر کشی بیش نیست.امام فرمود:

????ای ابوسعید! آیا من بعد از پدرم حجت خداوند بر آفریدگان و امام آنها نیستم؟ گفتم: چرا فرمود: آیا من همانی نیستم که رسول الله صلی الله علیه و اله در باره من و برادرم فرمود: حسن و حسین امام هستند چه نشسته یا ایستاده؟ دست به قیام خونین بزنند یا با نرمش قهرمانانه زندگی کنند گفتم: چرا، فرمود: پس من امام هستم، اگر ایستاده باشم و من امام هستم اگر بنشینم (کنایه از قیام و صلح …)

????ای ابوسعید! وقتی من امام از جانب خدای بزرگ باشم، سزاوار نیست که رای من چه درباره صلح و چه درباره جنگ نادیده گرفته شود. هر چند که حکمت آن کاری که انجام داده ام بر دیگران پوشیده باشد. آیا نمی بینی وقتی حضرت خضر آن کشتی را سوراخ کرد. و آن پسر را کشت و دیوار را تعمیر کرد. موسی به دلیل پوشیدگی حکمت آنها نسبت به آن حضرت خشمگین شد، ولی وقتی حضرت خضر او را آگاه کرد. حضرت موسی رضایت داد. من نیز چنانم، شما بر من خشم گرفته اید، زیرا هم آگاه نیستید و هم راز آن را نمی دانید و اگر آنچه که انجام دادم نبود. کسی از شیعیان ما بر روی زمین باقی نمی ماند، بلکه همگی کشته می شدند.

▪️•❉°•❉•°❉•▪️

????امام صادق علیه السلام در ضمن سخنانش با محمد بن نعمان مومن طاق فرمود: برخی از شیعیان بعد از ماجرای صلح امام حسن علیه السلام به او ، این گونه سلام کردند، سلام بر تو ای ذلیل کننده مومنان. امام علیه السلام در پاسخ فرمود: من خوار کننده مومنان نیستم، بلکه عزت دهنده مومنانم. وقتی دیدم شما را بر آنان توانی نیست، کار را به او سپردم تا من و شما در میان آنان باشیم. همچنان که عالم حضرت خضر علیه السلام کشتی را معیوب ساخت تا سرنشینان آن جان سالم در برند.

 

????فرهنگ سخنان امام حسن علیه السلام

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 21
  • 22
  • 23
  • ...
  • 24
  • ...
  • 25
  • 26
  • 27
  • ...
  • 28
  • ...
  • 29
  • 30
  • 31
  • ...
  • 33
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

سرباز یوسف زهرا (س)

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس